Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home/sabaq/domains/sabaq.net/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 155 Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home/sabaq/domains/sabaq.net/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 155 طريقت نقشبندي و پيشوايان آن » سبق ـ استاد شيخ محمدسعيد نقشبندي
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

31. شيخ عثمان سراج‌الدّين نقشبندی، قدّس سرّه

 

   پس از مولانا خالد، شيخ عثمان ملقب به سراج الدّين نخسين جانشين وی در مناطق کردستان است که به سال 1195 در قريۀ «ته‌ويلی»(تويلي/تويله) در بخش حلبچه از استان سليمانيه متولّد شد. پدرش خالد بن عبدالله بن سيّد محمّد بن سيّد درويش بن سيّد مشرف بن سيّد جمعه بن سيّد طاهر از سادات حسينی است.

سيد طاهر از تيرۀ سادات نعيمی است که در کوهستان «حمرين» در حوالی بغداد سکونت داشته است و بعدها به اورامان کوچ کرده و در قريه ی «ته‌ويلی» ماندگار شده است.

مادر شيخ عثمان «حليمه» نام داشته و دختر فقيه ابوبکر ته ويله‌ئی مشهور به «فقی هَیْ بکر(فقيه ابوبكر)» نوادۀ فقيه احمد غزائی بغدادی بوده که از فرزندان شيخ زکريای کاکو زکريائی است و نسبشان به ابوالحسن شاذلی می‌رسد و از سادات حسنی است. فقيه احمد نيز در کودکی برای تحصيل بغداد را پشت سر نهاده و رهسپار کردستان شده و سرانجام در ته‌ويلی ماندگار می‌شود و در همانجا تشکيل خانواده می‌دهد.

   شيخ عثمان از همان آغاز کودکی آثار هوش و ذکاوت از سيمايش آشکار بوده و در کودکی به تحصيلات مقدماتی و فراگرفتن قرآن و بعضی از کتابهای دينی می‌پردازد و آن را در نواحی «بياره» و «خرپانی» و «خرمال» و سليمانيه ادامه می‌دهد. سپس به بغداد رفته، چهار سال در مسجد غوث‌الاعظم (شيخ عبدالقادر گيلانی) اقامت می‌گزيند و به آموختن صرف و نحو و منطق و کلام و ديگر علوم ادبی متداول آن زمان می‌پردازد. در همين خانقاه بوده است که از حسن اتفاق با مولانا خالد نقشبندی آشنا شده به سلک مريدان او می‌پيوندد و همچون يار غار، نديم اين پير طريقت و عارف روشن ضمير می‌گردد و در سفرهای مولانا به اطراف سليمانيه و اورامان و چشمه‌سارهای زيبای «سرچنار» و حلبچه و خرمال و شهرزور همراه وی بوده است. و هنگامی که مولانا خالد در آخرين باری که بغداد را ترک نموده و از آنجا به شام مهاجرت می‌نمايد، شيخ عثمان را که اجازۀ ارشاد يافته به عنوان خليفه و جانشين خويش روانۀ کردستان می گرداند، شيخ عثمان به اورامان باز می‌گردد و بجز دوسالی را که در سليمانيه به سر می‌برد، بقيۀ اوقات را گاه در «بياره» و گاهی در ته ويلی اقامت می‌کرده است، به سال 1272 در ته ويلی خانقاهی ساخته ودر همانجا ماندگار شده به امر ارشاد می‌پردازد و خانقاهش محفل انس عارفان و ياران اهل طريقت می‌گردد و عرفا و علما و ادباي بسياري در آنجا تربيت مي‌شوند.

   شيخ پس از سالها ارشاد و ترويج شريعت و طريقت چون رفته رفته در خويش رنج بيماری و زمين گيری را حس می‌کند، امور ارشاد و رهبری را به فرزندان شايستۀ خويش می‌سپارد و سرانجام در شب سه‌شنبه سيزدهم شوّال سنۀ 1283 هجری در سن 88 سالگی به جوار رحمت حق می پيوندد و در سايۀ درختان سرسبز ته‌ويلی به خاک سپرده می‌شود. ملا حامد بيسارانی معروف به «کاتب الاسرار» قصيده‌ای رسا در سوگ وی ساخته که دو بيت مقطع آن چنين است:

 

در فـــکر شدم کـايا تاريخ چــه بنويسم

ناگاه خــرد گفتا: «قطب ره ارشاد» است

تاريخ ظهورش نيز چون «مظهر کل» باشد

پس سن شريف او هشت از پس هشتاد است.

 

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 6608]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

32. شيخ محمّد بهاءالدّين نقشبندی، قدّس سرّه

 

   وی پسر ارشد شيخ عثمان سراج‌الدّين است که در هشتم ربيع الثانی سال 1252هجری در قريۀ ته‌ويلی چشم به جهان گشوده است.

مادرش «خورشيد خاتون» نام داشته و از بيگ‌زادگان سليمانيه بوده است. حضرت بهاءالدين در آغاز هفت سالگی قرآن و دروس ابتدائی و صرف و نحو عربی را در نزد ملا محمود دشی و ملا حامد بيسارانی،کاتب و نديم مخصوص شيخ سراج‌الدّين، فرا گرفت و در سن 15 سالگی در محضر پدر بزرگوار خويش به کسب آداب طريقت پرداخت و در کمترين مدت بر اثر لياقت و استعداد خدا دادی از طرف والد ماجدش به سرپرستی امور خانقاه و نيز راهنمائی مريدان منصوب شد، چنانکه در روزگار وی، خانقاه گرمی و صفای تازه‌ای پيدا کرده و مجمع دانشمندان بزرگ آن عهد و عارفان گشت.

   شيخ محمّد بهاءالدين به زيارت خانۀ خدا نائل شد و پس از انجام مناسک حج ديگر بار به زادگاه خويش ته‌ويلی باز گشته، امر ارشاد را از سر گرفت. وی چهار همسر داشته است که نخستين آنها «طيبه خاتون» دختر شيخ عبدالرّحمن از سادات «چور» مريوان و از نوادگان ملا ابوبکر مصنّف بوده است. اين بانوی بزرگوار مادر پير عالی مقام طريقت، شيخ علی حسام‌الدّين می‌باشد.

   شيخ محمّد بهاءالدين پس از 15 سال ارشاد و رهبری مسلمانان در سير و سلوک طريقت، سرانجام در صبح جمعه پنجم ربيع الاول سال 1298هجری در قريۀ «گولپ» از روستاهای کردستان عراق به سرای باقی شتافت و پيکر پاکش را به «ته‌ويلی» حمل کرده، و در نزديکی آرامگاه پدر بزرگوارش به خاک سپردند.

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

 

[ نظرات: 1 ] [بازدیدها: 4712]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

33. شيخ عبدالرّحمن نقشبندی (ابوالوفا) ، قدّس سرّه

 

وی دومين پسر شيخ عثمان سراج‌الدّين است که در پنجم محرّم سال 1253 ولادت يافته و مشهور است که مادرش برادر زادۀ مولانا خالد بوده است.

   شيخ عبدالرّحمن در آغاز کودکی به اتفاق شيخ محمّد بهاءالدين علوم مقدماتی را در نزد ملا محمود دشی و ملاحامد کاتب و نيز ساير علمای آن روزگار فرا گرفته و در جهان ادب، شاعری توانا بوده و «وفا» تخلص می کرده است.

   همسرش «ليلی خاتون» نام داشته و نام پسرش تاج‌الدّين بوده که بعدها به مقام ارشاد می‌رسد و در هه‌ولير(اربل) به ارشاد می‌پردازد.

   شيخ عبدالرّحمن در سال 1271 بنا به تقاضای علمای کردستان به سنندج می‌رود، در اين سفر امان‌الله خان اردلان والی کردستان را ملاقات می‌کند و سپس عزيمت بغداد نموده، در مسجد غوث‌الاعظم اقامت می‌گزيند و به زيارت خانۀ خدا و انجام مناسک حج نائل می‌گردد و پس از بازگشت به بغداد در سال 1284 يا 1285 هجری پس از مدتی بيماری دعوت حق را لبيک می گويد و در گورستان غزالی مدفون می‌گردد. بعدها پيکر پاکش را با احترام خاص، طبق وصيت خودش در حياط جنوبی مرقد شيخ عبدالقادر گيلانی به خاک می‌سپارند.

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 3968]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

34. شيخ عمر ضياءالدّين نقشبندی، قدّس سرّه

 

   سومين پسر شيخ عثمان سراج‌الدّين است که در شب دوشنبه 26 جمادی الاولی سال 1255 هجری قمری در ده بياره چشم به جهان گشوده و چون برادران خويش علوم متداول را در محيط گرم و عرفانی خانواده و استادان عصر فرا گرفت و در خانقاه «بياره» به امر ارشاد پرداخت.

   وی نيز دانشمندی فرزانه و سخنوری گرانمايه بود، و در زبانهای فارسی و کردی و عربی مهارت داشته و تخلص وی «فوزی» و «ضياء» هر دو بوده است. گويند هنگامی که ناصرالدين شاه برای او مقرری تعيين می‌نمايد، از قبول آن امتناع می‌ورزد و در جواب چنين می‌نگارد:

ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بريم

با پادشه بگوی که روزی مقرّر است.

   اين عارف بزرگ در سال 1312 هجری به سنندج سفر می‌کند و از سروده های او غزلی است شورانگيز که همزمان با ورود خويش بدين شهر به رشتۀ نظم کشيده است.

شيخ ضياءالدّين مؤسس مدرسه و حوزۀ بزرگ علمي،عرفاني،ادبي بياره است كه از برگترين مراكز نشر علم بود و بسياري از فضلا و علما و ادباي اهل‌سنّت در آن تربيت شده‌اند.

   تاريخ درگذشت وی شب دوشنبه 22 شوال 1318 هجری است و آرامگاهش در نزديکی خانقاه «بياره» مطاف اهل راز است.

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 5014]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

 35. شيخ احمد شمس‌الدّين نقشبندی، قدّس سرّه

 

   وی کوچکترين پسر شيخ عثمان سراج‌الدّين است که در ششم جمادی الثانی سنۀ 1266 هجری قمری ولادت يافته و مادرش «نورشرف خاتون» نام داشته و از خاندانی اصيل و شريف بوده است.

   شيخ احمد چون ساير برادران در محيط عرفانی و کانون گرم خانواده پرورش يافته و علوم متداول و فقه و اصول را در نزد ملا احمد نوتشه‌ای و ملا حامد کاتب و ملا عبدالرّحيم مولوی فرا گرفت و نيز از محضر پدر بزرگوار و برادر ارشد خويش شيخ محمّد بهاءالدين به کسب طريقت پرداخت.

   وی تا زمان حيات پدرش در قريۀ ته‌ويلی اقامت داشته و پس از رحلت پدر در احمد آباد که در ناحيۀ قره‌داغ بر دامنۀ کوهستانهای اورامان و دشت شهرزور واقع شده است، سکنی گزيد. شيخ احمد شمس‌الدّين در سال 1299 به استانبول سفر کرد، سلطان عثماني مقدم شيخ احمد را گرامي داشت،به او پيشنهاد كرد كه در تركيه بماند،يا منصبي را بپذيرد يا مالكيت منطقه‌اي را در كردستان عراق(كه در آن زمان جزء امپراتوري عثماني بود) به عنوان هديه از سلطان پذيرا شود، شيخ نپذيرفت و سلطان هفت تار از موهاي محاسن پيامبر اكرم،صلّی الله عليه و سلّم، را به او بخشيد،شيخ اين محاسن شريف را با خود به هورامان آورد.

   شيخ شمس‌الدّين مدتي كوتاه در استانبول به ارشاد پرداخت، وي در سال 1302 راهی سفر حج شد. و سرانجام در سال 1307 هجری قمری در احمدآباد وفات يافت. جنازه‌اش را به ده ته‌ويلی حمل کرده، و در کنار آرامگاه والد ماجدش به خاک سپردند. شيخ احمد عارفي عالم، آگاه و فاضل بوده و بر برخي از كتب علمي و كلامي حاشيه‌هايي نگاشته است.

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 4672]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

 36. شيخ علی حسام‌الدّين نقشبندی، قدّس سرّه

 

    اين پير حقيقت بين، قطب عارفان و فرزند ارشد شيخ محمّد بهاءالدّين است. چنانکه گذشت مادرش «طيبه خاتون» از سادات چور مريوان بوده است.

اين پير بزرگوار در سال 1278 در قريۀ ته‌ويلی چشم به جهان گشود. و هنوز دوران کودکی را پشت سر نگذاشته بود که نيای بزرگوارش شيخ سراج‌الدّين به سرای باقی شتافت. وی قرآن را در کودکی فراگرفت و همزمان با آموختن علوم دينی مراحل طريقت را پيموده، مقامی والا يافت و چون به سن بيست سالگی رسيد پدر بزرگوارش شيخ بهاءالدّين به رحلت ايزدی پيوست، وی به جانشينی پدر برگزيده شد و در خانقاه ته‌ويلی به ارشاد پرداخت و تا شصت سال اين کار را بر عهده داشت و خانقاهش نيز در دهکده‌های «خورمال» و «باخه کون» برپا و مرکز اجتماع صوفيان و عارفان بود.

   اين شيخ بزرگوار طريقت دانشمندی پرمايه و محضرش همواره مرکز اجتماع فضلا و نام آوران جهان اسلامی بود و مسائل دشوار علمی را که حل آن برای ديگران دشوار می‌نمود، به آسانی پاسخگو و مشگل گشا بود.

وی تابستانها را گاه گاهی به ايران می‌آمد و در محل ييلاقی و خوش آب و هوای «کراويه دول» از کوهستانهای اورامان که ملک شخصی او بود، اقامت می‌گزيد و به ارشاد می‌پرداخت.

   اين وجود گرامی، يگانه فرزند مادر پارسايش بود، همسرش « فيروزه خاتون» نام داشت و سرانجام شمع وجودش در بهار سال 1358 هجری (1318شمسی) به خاموشی گرائيد و با رحلت او که از اقطاب بزرگ طريقت بود، جهان اسلام در ماتمش سوگوار شد و تربت پاکش در باخه کون توتيای چشم اهل دل است.

 

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 4729]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

 37. شيخ محمّد نجم‌الدّين نقشبندی، قدّس سرّه

 

   وی فرزند شيخ عمر ضياءالدّين بن شيخ عثمان سراج‌الدّين نقشبندی است که به سال 1280 هجری در قريۀ ته‌ويلی چشم به جهان گشوده و مادرش «سلمی خاتون» دختر محمود بيگ صاحبقران از امرای مشهور بابان و اهل سليمانيه بوده است.

   شيخ نجم‌الدّين چون ساير فرزندان خانواده در کودکی به خواندن قرآن و ساير علوم متداول پرداخت و از ملا حامد كاتب آموزش گرفت و به اتفاق برادرش شيخ علاءالدّين در خدمت عموی بزرگوار خويش شيخ محمّد بهاءالدين به کسب آداب سلوک و طريقت مشغول شد و چون عمويش چشم از جهان فروبست به همراه برادرش راهی بياره شد و در آنجا از محضر پدر بزرگوار خويش بهره‌مند گرديد و پس از درگذشت او بر مسند ارشاد نشست. شيخ نجم‌الدّين دل از بند تعلقات جهان گسسته داشت و همواره با رجال علم و ادب مصاحبت و همنشينی می‌کرد و خود نيز شاعری توانا بود و «کوکب» تخلص می‌کرد. از اوست:

جهان بی مهر و عالم در تلاطم، يار مستغنی

مرا بر آرزوهای دل خود خنده می آيد

   وی در محرّم الحرام سال 1337 هجری بيمار شده، پس از چند روز روی در نقاب خاک کشيد و در بياره نزديک آرامگاه پدر بزرگوارش به خاک سپرده شده است.

 

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 4522]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

 38. شيخ محمّد علاءالدين نقشبندی، قدّس سرّه

 

   شيخ علاءالدّين فرزند شيخ عمر ضياءالدّين است. مادرش اسماء خاتون دختر ميران آقا برادرزادۀ  شيخ عثمان سراج‌الدّين بود که نيای بزرگوار اوست.

   شيخ علاءالدّين در روز جمعه 12 ربيع الاول سال1280 هجری در قريۀ ته‌ويلی متولد شد و شش ماه از برادرش شيخ نجم‌الدّين کوچکتر بوده است.

   چنانکه گذشت وی به اتفاق برادرش شيخ نجم‌الدّين قرآن و علوم اسلامی را در محيط خانواده فرا گرفت، همزمان با تحصيلات مراتب سير و سلوک را در محضر پدر پيمود. سپس در سال 1311 هجری همراه وی به سنندج سفر کرده و مدتی در اين شهر ماندگار شد. پس از بازگشت به بياره در سال 1318 هجری چون پدر بزرگوارش دعوت حق را لبيک گفت و برادرش شيخ نجم‌الدّين در بياره بر مسند ارشاد نشست، شيخ علاءالدّين به ايران آمد در دهکدۀ «دُرود» ساکن شد و در آنجا تکيه و خانقاه ساخته به امر ارشاد پرداخت و چون شيخ نجم الدين وفات يافت، شيخ علاءالدّين به بياره باز گشت و در آنجا به ارشاد مشغول شد و سرانجام در سنۀ 1372 هجری مطابق با نوروز سال 1333 شمسی وفات يافته، در کنار مزار پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.

 

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 6695]
طريقت نقشبندي و پيشوايان آن 26 بهمن 1389

   39. شيخ محمّدعثمان سراج‌الدّين ثاني، قدّس سرّه

 

   شيخ محمدعثمان سراج‌الدّين ثاني از مشهورترين مرشدان معاصر نقشبندی فرزند شيخ علاءالدّين است. وی در سال 1314 هجری قمری مطابق با سال 1275 شمسی و 1896 ميلادی در صفی آباد جوانرود کرمانشاه از عفيفه زنی به اسم «نوريجان خانم» که دختر «حاج شيخ محمّد صادق وزيری سروآباد ملقب به نايب الحکومت» بود متولد شد.

از همان سنين کودکی به همراه برادرش مولانا خالد به تحصيل علوم دينی پرداخت و از پنج سالگی در حلقۀ ختم صوفيان نيز حاضر بود. ادبيات عرب و فارسی را در مدارس دينی بياره و دُرود شريف آموخت و قرائت قرآن را از قاری مشهور مصری، شيخ مصطفی اسماعيل و تفسير قرآن را از علامه سيد حسين طاربوغی ساوجبلاغی فرا گرفت. از اساتيد بنام و مشهور شيخ می‌توان به ملا عبدالکريم خانه شوری اشاره كرد.

شيخ محمّدعثمان، در عرفان، بيشتر تحت نظر والد عارف خويش بوده، اما چنانکه خود گفته است، شيخ حسام‌الدّين هم به او نظری داشته و شيخ، بودن خود را در يک ماه رمضان با حسام الدين، از بهترين اوقات عمرخود دانسته است.

   شيخ پس از اتمام دوران تحصيل، به دستور والد ماجد خويش حضرت شيخ علاءالدين نقشبندی، قدس سرّه، به ادارۀ امور خانقاه‌ها مشغول شد. تا اينکه شيخ علاءالدين بعلت ناتوانی و کسالت، در سال 1332شمسی او را به بياره شريف باز خواند. پس از مدتی شيخ علاءالدّين در روز يکشنبه 15 رجب سال 1372 قمري دار فانی را وداع گفت و بنابر وصيت ايشان، شيخ محمّدعثمان سراج‌الدّين بر مسند ارشاد نشست.

   در سال 1378 هجری قمری مطابق 1337 هجری شمسی و 1958 ميلادی به علت آشفتگی اوضاع سياسی عراق، شيخ دوباره به دُرود ايران باز گشت و تا سال 1400 هجری قمری در کمال محبوبيت به ارشاد و راهنمائی مردم پرداخت. شيخ محمّدعثمان در اين مدت، مسافرت‌های متعددی به اطراف داشت که يکی از آنها، سفر پرخير و برکت ايشان در پائيز سال 1356 هجری شمسی به طوالش و ترکمان صحرا و ديدار وی از مريدان و دلباختگانش بود.

پس از انقلاب اسلامی ايران و به سبب آشفتگی مرزهای غربی کشور شيخ در سال 1358 هجری شمسی دوباره به بياره بازگشت. با شروع جنگ ايران و عراق، به بغداد و سپس به عمان نقل مکان کرد. مدتی مهمان اردن هاشمی بود. سپس به استانبول ترکيه هجرت کرده و تا زمان رحلت، همانجا مشغول ارشاد و راهنمائی مردم شد. وی، در ايام عمر، چند بار توفيق سفر حجاز و ادای فريضۀ حج را نيز يافته است.

   شيخ محمّدعثمان سراج‌الدّين ثانی، سرانجام پس از عمری طولانی در راه ارشاد و تربيت مريدان، در نخستين ساعات بامداد روز پنجشنبه 21 رمضان المبارک سال 1417 هجری قمری مطابق11بهمن 1375 و 31 ژانويه 1997 ميلادی در کمال آرامش جان به جان آفرين تسليم کرده و دار فانی را وداع گفت. وفات او ضايعه‌ای جبران ناپذير و حادثه‌ای دردناک در قلبهای مشتاقان و مريدان و علاقمندان وی بود. روحش شاد و يادش گرامی باد! شاعران بسياري در كشورهاي مختلف و زبانهاي گوناگون در سوگ شيخ مرثيه گفتند، برخي از اين مراثي در كتاب «بر پهنۀ ياد» گردآوري شده است.

در مه روزه، ببردش سوی خويش

قلب دلداران عرفان کرد ريش

وا اَسَف! سر رشتۀ اظهار، رفت

شيخ ما، علامۀ اعصار، رفت

   از تأليفات و آثار وی می‌توان به تفسير سورۀ تين، سراج القلوب و دو ديوان شعر به زبانهای کردی و فارسی اشاره کرد. شيخ در طب سنتی يد طولايي داشت و برای بيماری‌های صعب العلاج نسخه های ابتکاری تجويز می‌نمود.

   شيخ، پيشوايي دلسوز،خوش ذوق، عالم، اديب، شاعر، نويسنده و عارف بزرگی بود. می‌گويند: در ايام سلوک، در طول يک سال جز آب و نان چيز ديگری بر لب نمی‌نهاده است.

   ايشان غير از کردستان ايران و عراق و ترکمان صحرا و تالش، در لبنان، ترکيه، مصر، عربستان سعودی، اردن، سودان و ديگر کشورهای آسيايی، اروپايی و آفريقايي مريدان و منسوبان فراوانی دارد. شيخ محمّدعثمان جانشيني براي خويش تعيين نكرده است.

 

 

به نقل از: سلسلۀ نور

 

 

[ نظرات: 0 ] [بازدیدها: 4838]
[<<]  [1 2 3 4 ]  [>>]