39. شيخ محمّدعثمان سراجالدّين ثاني، قدّس سرّه
شيخ محمدعثمان سراجالدّين ثاني از مشهورترين مرشدان معاصر نقشبندی فرزند شيخ علاءالدّين است. وی در سال 1314 هجری قمری مطابق با سال 1275 شمسی و 1896 ميلادی در صفی آباد جوانرود کرمانشاه از عفيفه زنی به اسم «نوريجان خانم» که دختر «حاج شيخ محمّد صادق وزيری سروآباد ملقب به نايب الحکومت» بود متولد شد.
از همان سنين کودکی به همراه برادرش مولانا خالد به تحصيل علوم دينی پرداخت و از پنج سالگی در حلقۀ ختم صوفيان نيز حاضر بود. ادبيات عرب و فارسی را در مدارس دينی بياره و دُرود شريف آموخت و قرائت قرآن را از قاری مشهور مصری، شيخ مصطفی اسماعيل و تفسير قرآن را از علامه سيد حسين طاربوغی ساوجبلاغی فرا گرفت. از اساتيد بنام و مشهور شيخ میتوان به ملا عبدالکريم خانه شوری اشاره كرد.
شيخ محمّدعثمان، در عرفان، بيشتر تحت نظر والد عارف خويش بوده، اما چنانکه خود گفته است، شيخ حسامالدّين هم به او نظری داشته و شيخ، بودن خود را در يک ماه رمضان با حسام الدين، از بهترين اوقات عمرخود دانسته است.
شيخ پس از اتمام دوران تحصيل، به دستور والد ماجد خويش حضرت شيخ علاءالدين نقشبندی، قدس سرّه، به ادارۀ امور خانقاهها مشغول شد. تا اينکه شيخ علاءالدين بعلت ناتوانی و کسالت، در سال 1332شمسی او را به بياره شريف باز خواند. پس از مدتی شيخ علاءالدّين در روز يکشنبه 15 رجب سال 1372 قمري دار فانی را وداع گفت و بنابر وصيت ايشان، شيخ محمّدعثمان سراجالدّين بر مسند ارشاد نشست.
در سال 1378 هجری قمری مطابق 1337 هجری شمسی و 1958 ميلادی به علت آشفتگی اوضاع سياسی عراق، شيخ دوباره به دُرود ايران باز گشت و تا سال 1400 هجری قمری در کمال محبوبيت به ارشاد و راهنمائی مردم پرداخت. شيخ محمّدعثمان در اين مدت، مسافرتهای متعددی به اطراف داشت که يکی از آنها، سفر پرخير و برکت ايشان در پائيز سال 1356 هجری شمسی به طوالش و ترکمان صحرا و ديدار وی از مريدان و دلباختگانش بود.
پس از انقلاب اسلامی ايران و به سبب آشفتگی مرزهای غربی کشور شيخ در سال 1358 هجری شمسی دوباره به بياره بازگشت. با شروع جنگ ايران و عراق، به بغداد و سپس به عمان نقل مکان کرد. مدتی مهمان اردن هاشمی بود. سپس به استانبول ترکيه هجرت کرده و تا زمان رحلت، همانجا مشغول ارشاد و راهنمائی مردم شد. وی، در ايام عمر، چند بار توفيق سفر حجاز و ادای فريضۀ حج را نيز يافته است.
شيخ محمّدعثمان سراجالدّين ثانی، سرانجام پس از عمری طولانی در راه ارشاد و تربيت مريدان، در نخستين ساعات بامداد روز پنجشنبه 21 رمضان المبارک سال 1417 هجری قمری مطابق11بهمن 1375 و 31 ژانويه 1997 ميلادی در کمال آرامش جان به جان آفرين تسليم کرده و دار فانی را وداع گفت. وفات او ضايعهای جبران ناپذير و حادثهای دردناک در قلبهای مشتاقان و مريدان و علاقمندان وی بود. روحش شاد و يادش گرامی باد! شاعران بسياري در كشورهاي مختلف و زبانهاي گوناگون در سوگ شيخ مرثيه گفتند، برخي از اين مراثي در كتاب «بر پهنۀ ياد» گردآوري شده است.
در مه روزه، ببردش سوی خويش
قلب دلداران عرفان کرد ريش
وا اَسَف! سر رشتۀ اظهار، رفت
شيخ ما، علامۀ اعصار، رفت
از تأليفات و آثار وی میتوان به تفسير سورۀ تين، سراج القلوب و دو ديوان شعر به زبانهای کردی و فارسی اشاره کرد. شيخ در طب سنتی يد طولايي داشت و برای بيماریهای صعب العلاج نسخه های ابتکاری تجويز مینمود.
شيخ، پيشوايي دلسوز،خوش ذوق، عالم، اديب، شاعر، نويسنده و عارف بزرگی بود. میگويند: در ايام سلوک، در طول يک سال جز آب و نان چيز ديگری بر لب نمینهاده است.
ايشان غير از کردستان ايران و عراق و ترکمان صحرا و تالش، در لبنان، ترکيه، مصر، عربستان سعودی، اردن، سودان و ديگر کشورهای آسيايی، اروپايی و آفريقايي مريدان و منسوبان فراوانی دارد. شيخ محمّدعثمان جانشيني براي خويش تعيين نكرده است.
به نقل از: سلسلۀ نور