17. شيخ محمد علاءالدّين عطار بخاری، قدّس سرّه
محمّد بن محمّد علاءالدّين بخاری از اصحاب بزرگ خواجه بهاءالدّين نقشبند بود و در مسير عرفان به دستياری پدرش گام بر میداشت و چون او درگذشت، شيخ محمّد برای تحصيل علم و کسب فضائل معنوی راهی بخارا شد و به خدمت بهاءالدين شاه نقشبند رسيد و در سلک مريدان او قرار گرفت تا آنجا که يار و مصاحب پير خود گشت و در زمان حيات بهاءالدين تربيت بسياری از سالکان به وی واگذار شد و بعد از او جانشين استاد شد و سمت ارشاد يافت.
خواجه بهاءالدين نقشبند چنان به شيخ علاءالدّين الفت گرفته بود که خود برای ديدنش از قصر عارفان به سوی بخارا عزيمت کرد و به زاويۀ شيخ در مدرسۀ او رفت. و چون علاءالدّين را ديد که در حجرۀ خويش پای قناعت بر حصير و سر استغنا بر افلاک دارد دختر خود را به عقد ازدواج او درآورد و حاصل اين پيوند شيخ حسن عطار از مشايخ نامدار بود.
خواجه علاءالدين بيانی شيرين، خوئي نرم و زبانی گرم داشت، از خود رفتن و حضور در خلوت خانۀ شکوه را، آنجا که خدا باشد و ديگر هيچ، کمال محبت میدانست و در شدت بيماری در بستر مرگ با روحانيت شاه نقشبند در سخن بود و مريدان را به اتحاد سفارش میفرمود و اغلب اين بيت را تکرار میکرد:
ذواتنا القصب الزاوی و حبکم
نار فمنوا بها تحرق لذا القصب
(ما نيستانيم و عشقت آتش است
منتظر کان آتش اندر نی رسد)
وفاتش به سال 802 هجری اتفاق افتاده و مزارش در ده چغانيان زيارتگاه اهل دل است. «شمس عارفان» تاريخ در گذشت اوست.
به نقل از: سلسلۀ نور