بسمه سبحانه وتعالی
مختصري دربارۀ حجّ
اركانِ حجّ
اركانِ هرچيز،اموري است كه آن چيز از آنها درست شده و تركِ يكي از آنها، موجب ميشود عمل،باطل شود.
حجّ، داراي شش ركن است كه عبارتند از:
1ـ نيّت با احرام؛
2ـ وقوف در عرفه از اوّلِ روزِ نهم ذي الحجّه تا طلوعِ فجرِ روزِ نَحْر يعني روزِ عيد؛
3ـ طوافِ افاضه بعد از عرفات؛
4ـ سَعْي بَيْنِ صفا و مروه؛
5ـ حلق يا تقصير؛
6ـ ترتيب.
هركس يكي از اين اركان را ترك يا مختل كند،حجّ او صحيح نيست.
واجباتِ حجّ
1ـ بستن احرام در ميقاتِ مكاني مكّه و غيره؛
2ـ گذراندنِ شب در مزدلفه بعد از وقوفِ عرفه؛
3ـ گذراندنِ شب در مِني (شبهاي ايّامِ تشريق)؛
4ـ رَمْي جَمَراتِ سه گانه در روزِ تشريق؛
5ـ طوافِ وداع؛
6ـ پرهيز از محرّمات اِحرام.
برخي از سنّت هاي طواف
1ـ طواف با پاي پياده و راه رفتن به آرامي انجام گيرد(مگر اينكه عذري وجود داشته باشد)؛
2ـ تركِ سخنانِ غيرِ ضروري؛
3 ـ انجام دادنِ طواف بدون فاصله و وقفه؛
4ـ سكون و وقار؛5ـ عظمت و بزرگي كعبه را در دل جاي دادن؛
6ـ نزديكي به كعبه در حدّ امكان؛
7ـ روي آوردن به حجرالأسود در آغاز طواف و بوسيدن آن ـ در صورت امكان ـ وگرنه اشاره به حجرالأسود و بوسيدنِ دستِ خود؛
8 ـ اينكه در آغازِ طواف بگويد:« بِسمِ الله واللهُ أكْبَرُ اللّهُمَّ إيماناً بِكَ، وَ تَصْديقَاً بِكِتابِكَ، وَ وَفاءً بِعَهْدِكَ، و إتِّباعَاً لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عليه الصَّلاة وَ السَّلام».
مُحَرَّماتِ اِحرام
1ـ پوشيدن لباس دوخته شده
2ـ پوشاندنِ سرـ با كلاه يا غيرِ آن ـ بدون عذر(اين دو مورد، بر مردان حرام است)
3ـ شانه كردن،باز كردن و خاراندن مو با ناخن(درصورتي كه احتمالِ كنده شدنِ مو وجود داشته باشد، در غيرِ اين صورت، مكروه است)
4ـ كندن، تراشيدن و ازالۀ موي سر و بدن به هر صورتِ ممكن
5ـ گرفتنِ ناخن و يا كندنِ آن
6ـ استفاده از عطر و استعمالِ مواد خوشبوكننده و شستشوي بدن با صابون خوشبو
7ـ كشتنِ حيواناتِ حلالْ گوشتِ خشكي و شكارِ آنها
8ـ عقدِ نكاح براي خود مُحْرِم يابراي ديگري با وكالت يا ولايتِ او
9ـ جِماع
10ـ مباشرت و بوسيدنِ همراه با شهوت، و استمناء.
مكروهاتِ طواف
خوردن وآشاميدن، خنديدن ، طواف در حالتِ تقاضاي حاجت،انگشتان دست را در هم فرو بردن،دستها را در پشت نهادن،نگريستن مردان به زنان و برعكس (ارتكابِ گناه در حَرَم بسيار خطرناك است).
شروطِ سَعْي
1ـ بايد هفت بار باشد(رفتن، يك بار و آمدن، يك بار محسوب ميشود)؛ 2ـ تمامِ مسيرِ سعي پيموده شود3ـ سَعي، درهمان محلِّ تعيين شده، انجام شود 4ـ بعد از طوافِ افاضه يا قدوم و عمره انجام گيرد 5ـ سعي، به قصدِ كار ديگري انجام نشود.
سنّتهاي سَعْي فراوان واز آن جمله است:
بالا رفتن از صفا و مَرْوَه به اندازۀ بلندي قامتِ يك انسانِ معتدل و گفتنِ:« اللهُ أكْبَرُ اللهُ أكْبَرُ اللهُ أكْبَرُ و للهِ الحَمْدُ، اللهُ أكْبَرُ عَلي ما هَدانا وَ الحَمْدُللهِ عَلي ما أوْلانا،لاإلهَ إلااللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ،لَهُ المُلْكُ وَ لَهُ الحَمْدُ يُحْيي وَ يُمِيتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَ هُوَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَديِرٌ» ،پاكي از نجاست،سترِ عَوْرَت،راه رفتن به آرامي وتند رفتن در مسافتِ دو ميلي كه آنجا با رنگِ سبز مشخّص شده است، توالي در ميان اجزاي سعي و كثرتِ ذِكْر و دُعا ولابه.
نُسُك و عبادت عمره
شخص،به يكي از مكانهاي حِل: جِعْرانه يا تنعيم(مسجد حضرت عائشه ـ رضي الله عنها) ميرود و به نيّتِ عمره، اِحرام ميبندد، در حالِ نيّت و اِحرام، ذِكْرِ « لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إنَّ اْلحَمْدَ و النِّعْمَةَ لَكَ وَاْلمُلْكُ لا شَريكَ لَكَ » را ميگويد و از حَجَرُالأسْوَد، طواف را شروع ميكند؛ بعد از7 بار طواف،سعيِ صفا و مَرْوَه را از صفا شروع ميكند(رفتن، يك مرتبه و آمدن، يك مرتبه محسوب ميشود)، پس از اتمامِ سعي، حَلْق و تَقْصير را انجام ميدهد (يعني تراشيدن موي سر براي مردان و كوتاه كردن آن براي زنان).
محمّدسعيد نقشبندي
12/5/1384